اقسام مردم
در این روزگاران، مردم چهار گروه اند:
گروهى اگر دست به فساد نمى زنند، براى این است که، روحشان ناتوان، و شمشیرشان کند، و امکانات مالى، در اختیار ندارند.
گروه دیگر، آنان که شمشیر کشیده، و شرّ و فسادشان را آشکار کرده اند، لشکرهاى پیاده و سواره خود را گرد آورده، و خود آماده کشتار دیگرانند. دین را براى به دست آوردن مال دنیا تباه کردند که یا رییس و فرمانده گروهى شوند، یا به منبرى فرا رفته، خطبه بخوانند. چه بد تجارتى، که دنیا را بهاى جان خود بدانى، و با آنچه که در نزد خداست معاوضه نمایى.
گروهى دیگر، با اعمال آخرت، دنیا را مى طلبند، و با اعمال دنیا در پى کسب مقام هاى معنوى آخرت نیستند، خود را کوچک و متواضع جلوه مى دهند. گامها را ریاکارانه و کوتاه بر مى دارند، دامن خود را جمع کرده، خود را همانند مؤمنان واقعى مى آرایند، و پوشش الهى را وسیله نفاق و دو رویى و دنیا طلبى خود قرار مى دهند.
و برخى دیگر، با پستى و ذلّت و فقدان امکانات، از به دست آوردن قدرت محروم مانده اند، که خود را به زیور قناعت آراسته، و لباس زاهدان را پوشیده اند. اینان هرگز، در هیچ زمانى از شب و روز، از زاهدان راستین نبوده اند.
وصف پاکان در جامعه مسخ شده :
در این میان گروه اندکى باقى مانده اند که یاد قیامت، چشم هایشان را بر همه چیز فرو بسته، و ترس رستاخیز، اشکهایشان را جارى ساخته است، برخى از آنها از جامعه رانده شده، و تنها زندگى مى کنند، و برخى دیگر ترسان و سرکوب شده یا لب فرو بسته و سکوت اختیار کرده اند، بعضى مخلصانه همچنان مردم را به سوى خدا دعوت مى کنند، و بعضى دیگر گریان و دردناکند که تقیّه و خویشتن دارى، آنان را از چشم مردم انداخته است، و ناتوانى وجودشان را فرا گرفته گویا در دریاى نمک فرو رفته اند، دهنه ایشان بسته، و قلب هایشان مجروح است، آنقدر نصیحت کردند که خسته شدند، از بس سرکوب شدند، ناتوانند و چندان که کشته دادند، انگشت شمارند.
خطبه32