آفرینش انسان
سپس خداوند مقدارى خاک از قسمتهاى سخت و نرم زمین،و خاکهاى مستعد،شیرینو شوره زار آن گرد آورد و آب بر آن افزود تا گلى خالص و آماده شد،و با رطوبت آن رابهم آمیخت تا به صورت موجودى چسبناک درآمد و از آن صورتى داراى اعضاء و جوارح پیوستگی ها،و گسستگی ها آفرید
آن را جامد کرد تا محکم شود و صاف و محکم و خشک ساخت تا وقتى معلوم و سرانجامى معین.و آنگاه از روح خود در او دمید،پس به صورت انسانى داراى نیروى عقل که وى را به تکاپو مى اندازد در آمد،و داراى افکارى که به وسیله آن درموجودات تصرف نماید.
به او جوارحى بخشید که به خدمتش پردازد و ابزارى عنایت کرد که وى را به حرکت آورد،نیروى اندیشه،به او بخشید که حق را از باطل بشناسد،و همچنین ذائقه،شامه و وسیله تشخیص رنگها و اجناس مختلف در اختیار او قرار داد،او را معجونى از رنگهاى گوناگون و مواد موافق و نیروهاى متضاد و اخلاط مختلف:حرارت،برودت،رطوبت،و یبوست و ناراحتى و شادمانى ساخت.
سپس خداوند از فرشتگان خواست که ودیعه الهى و عمل به پیمانى را که با او داشتند،در مورد سجود در برابر آدم و خضوع به عنوان بزرگداشت او،اداء نمایند آنجا که فرموده است:«براى آدم سجده کنید!پس آنها همه سجده کردند،مگر ابلیس!»(بقره-34.)
و همدستانش که کبر و نخوت آنان را فرا گرفت،و شقاوت و بدبختى بر آنان غلبه نمود،به آفرینش خود از آتش افتخار نمودند،و به خلقت آدم از گل و خاک توهین کردند،پس خداوند براى اینکه آزمایشش کامل شود،و وعده اى که به وى داده منجز گردد،به او مهلت عطا کرد و فرمود:«تا روز معلوم مهلت داده شدى»(حجر-38 )